یکی از مهمترین علل رسوایی و ذلت دشمنان امام حسین (علیه السلام) و پیروزی
آن جناب در هدایت انسانها از بعد واقعه عاشوراء ، بیان مصایب و ظلم و ستم
هایی است که بر ایشان و خاندان پاکش وارد شده است که از بین همه این مصایب
که در تاریخ نقل شده است مصایبی است که بر خاندان آن حضرت در سرزمین کربلا و
در مسیر کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام و بالاخره در شام بلا ، وارد شده
است .
برگزاری مجالس عزای حضرت سید الشهداء (علیه السلام) و خاصه
مجالسی که مصایب وارد بر اطفال و زنان را بیان می کند باعث رسوایی بیشتر
دشمنان و آشنایی مردم با مظلومیت و حقانیت شیعه خاصه مولای آنها اباعبدالله
الحسین (علیه السلام) شده است و در این میان بسیاری از افراد در فرقه های
غیر شیعه با شنیدن این مصایب متاثر شده و گروه گروه بسوی مکتب حقه تشیع روی
آورده اند . و دشمنان نیز در صدد بر آمده اند به هر صورت ممکن و با هر
بهانه ای حتی استفاده از دوستان و محبین در اصل این مصایب خاصه مصایب تکان
دهنده ای که انسانهای آزاده را به خروش وا می دارد ، خدشه وارد کرده و
ایجاد شبهه نمایند . بنابر این زمانی که قدرت انکار خود واقعه عاشوراء را
نداشته و اصل شهادت سیدالشهداء (علیه السلام)را نتوانستند منکر شوند ، روی
به این ترفند پلید آورده با شبهه و خدشه در شهادت و اصل وجود حضرت رقیه
(سلام الله علیها) از اتهاماتی که متوجه آنها می شود بگریزند ، زیرا پاسخ
دادن به سوالاتی که با شنیدن این گونه مصایب وارده بر اهل البیت امام حسین
(علیه السلام) برای آنها غیر ممکن است ، کاخهای ظلم ستم آنان را ویران کرده
و می کند .
دشمنان با هر گونه شعایری در مورد امام حسین (علیه السلام)
مخالفند اما آنچه که بیشتر در صدد تخریب و از میان برداشتن آن هستند مصایب
عاطفی کربلاست که قدرت نفوذ آن برای تخریب دشمنان بیشتر بوده و نقش
هدایتگری آن نیز حساس است .
دشمنان برای افراد ساده لوح توجیه می آورند
که بله کربلا و کشته شدن اصحاب امام حسین (علیه السلام) عادی است در هر
جنگی تعدادی کشته می شوند گرچه تعداد طرفین نابرابر باشد و بستن آب هم از
ترفندهای نظامی است و جنگ اقتضای این کار را می کند و بالاخره یکی پیروز
میدان می شود ، هر دو طرف شمشیر کشیده اند و جنگیده اند ، اما باور نمی
کردند که امام حسین (علیه السلام) اصحابی دارند که گرچه زن یا کودک هستند
اما در میدان اسارت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام و شام بلا چنان با
تحمل مصایب و رنج و خصوص شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) در شام ، این
گونه دودمان یزید لعین را بر باد می دهند .
بنابر این همیشه دشمنان اهل
البیت علیهم السلام خصوص مخالفین شعایر حسینی از پاسخ دادن به سوالات کسانی
که در مذهب شیعه نیستند و مشرف شده اند نگران بوده و هستند و از بیان این
مصایب خوف داشته اند و برای این گونه سوالات هرگز پاسخی جز سر افکندگی و
شکست نداشته اند .
در طول تاریخ پس از واقعه عاشوراء ، فطرتهای بیدار و
انسانهای آگاه با شنیدن این وقایع ، به دنبال پاسخ پرسش های خود به حقایقی
می رسند که این برای دشمنان امام حسین (علیه السلام) ذلت و شکست بوده و
برای حضرت سید الشهداء علیه السلام پیروزی . مگر طفل شش ماهه سر جنگ با کسی
داشته که باید تیر سه شعبه به او بزنند ؟ او که لباس رزم نداشت! و رجزی
نخواند که جنگ آوری بطلبد! پس از اتمام جنگ و شهادت مردان جنگی، آتش زدن
خیمه هایی که زنان و کودکان در آن بودند چه معنایی می تواند داشته باشد ؟!
در کجای عالم پادشاه ظالمی برای آرام کردن یتیم سه ساله ای دستور می دهد سر
بریده پدرش که به خون آغشته است را برای او هدیه ببرند ؟
آری باید پاسخ بدهند که :
چرا
وقتی امام حسین (علیه السلام) بدون لباس رزم و سوار بر شتر با عمامه و
لباس پیامبرشان برای طلب مقداری آب برای شش ماهه خود به میدان آمد به او آب
ندادند و چرا بنا به درخواست خود امام حسین (علیه السلام) طفل را از او
نگرفتند و خودشان سیراب نکردند ؟! چرا بنا بر قول خودشان ، پس از پیروزی در
جنگ نابرابر ، باقیمانده از زنان و کودکان را آزاد نکردند؟ مگر پیامبرشان
پس از فتح مکه دشمن سر سخت خود ابو سفیان و اطرافیانش را امان نداد و با
احترام با آنان برخورد نکرد ؟ چه شد آنهایی که دم از امت پیغمبر و مسلمان
شدن می زدند به شیوه پیامبرشان عمل نکردند و فرزندان همین پیغمبر و دختران و
اطفالش را گرسنگی و تشنگی داده و پس از شکنجه و آزار و کشتن بعضی از اطفال
سوار بر ناقه های بدون کجاوه برای قدرت نمایی به اسارت وارد شهرها و
دیارهای مسلمین نموده و بالاخره در خرابه ای بدون سقف در شام جا دادند . و
دختر سه ساله امام حسین(علیه السلام) نوه پیغمبرشان را با سر بریدن پدر داغ
دار کرده و شهیده نمودند و با شهادت او دو مرتبه داغ شهادت پدر بزرگوارش و
نزدیکانش را برای زنهای اسیر در نیمه شب تازه نمودند ؟!
و بالاخره همین
پرسش های بی پاسخ بیدار کننده ، روز به روز و هر ساله گروه مشتاقان به
امام حسین (علیه السلام) و تشرف به مذهب شیعه را از فرقه های مختلف افزایش
می دهد و این خطر بزرگی است که سالیان سال است دشمنان با آن دست و پنجه نرم
کرده به فکر راه چاره ای برای گریز از این بیداری مردم هستند . لهذا چاره
ای اندیشیده اند و آن اینکه تا می توانند مصایب و مصیبتهای عاطفی کربلا را
حذف نموده و یا حتی الامکان دچار خدشه و شبهه نمایند و از جمله آن همین
شهادت سه ساله امام حسین(علیه السلام) در شام و مظلومیت آنحضرت می باشد. و
متاسفانه بعضی از جاهلین از محبین نیز به آن دامن زده و با غرض یا بدون غرض
آب به آسیاب دشمن ریخته که امیدواریم هدایت شوند .
علمای شیعه با تعظیم
شعایر حسینی از جمله حضرت رقیه (علیها السلام) ، دستور به برگزاری مجالس
عزای آن سه ساله ی مظلوم را داده و با پیام های تکان دهنده مخالفین شیعه را
رسوا نموده اند .